عمومی

آزار جنسی پسران در سکوت

وقتی از قربانیان “آزار جنسی” صحبت می کنیم، به طور پیش فرض به معنای “زنان آزار دیده” است. تحقیقات به بررسی پیامدهای آزار جنسی زنان می پردازد. کارشناسان در کنفرانس های علمی در مورد راه های جلوگیری از آزار و اذیت دختران صحبت کردند و راویان تجربیات آزار و اذیت اینترنتی معمولاً زنان هستند. چرا این تلاش ها کم است، اما کمک بزرگی به حمایت قانونی و ترویج فرهنگ و آموزش می کند، چرا فقط دختران را هدف گرفته اند؟ آیا پسر مورد آزار جنسی قرار نمی گیرد؟

به گزارش patc، روزنامه خراسان در ادامه نوشت: طبق تعریف، آزار جنسی به عمل جنسی گفته می شود که در آن یک یا چند نفر با حمله به شخصیت یک فرد و توسل به آزار و اذیت کلامی، به دنبال توجه یا تحقیر جنسی هستند. از این تعریف می‌فهمیم که هر کسی، صرف نظر از سن یا جنسیت، ممکن است مورد آزار جنسی قرار گیرد. اگر چه از شواهد می دانیم که زنان بیشتر در معرض آزار و اذیت هستند، چرا به جز موارد معدودی از تجاوز جنسی به پسر که توسط رسانه ها گزارش شده، آن را نمی خوانیم یا نمی شنویم؟

عوامل مستعد آزار جنسی پسر

قبل از پاسخ به سؤالات فوق، لازم است عوامل و شرایطی که باعث آزار جنسی مردان می شود، درک شود. زن و مرد (غریبه و آشنا) پسران را مورد آزار جنسی قرار می دهند. با این حال، خانواده ها اغلب این واقعیت را فراموش می کنند و تنها بر این تمرکز می کنند که اجازه ندهند دخترانشان با مردان تنها باشند. از سوی دیگر، در نظام آموزشی تحت سلطه جامعه ما، پسران باید اجتماعی و مستقل باشند، البته اینها ویژگی‌های مثبتی است، اما وقتی با این تصور همراه شود که پسران نیازی به نظارت و کنترل ندارند، اجازه می‌دهند آسیب‌پذیر شوند. . در این سیستم آموزشی، کلیشه “پسران قوی هستند” بیشتر تشدید می شود تا آنها را در تجربه آزار و اذیت خلع سلاح کند، نه اینکه با آنها متولد شود. وقتی پسری بزرگ می‌شود، فکر می‌کند فردی قوی و قدرتمند است؛ یک باور، اگرچه ممکن است یک امتیاز به نظر برسد، اما ممکن است از دو جهت بر تجربه آزار و اذیت تأثیر منفی بگذارد. یکی اینکه پسر از خطر دوری کند و از تهدیدات احتمالی دوری نکند. دوم، وقتی مورد آزار و اذیت قرار می گیرید، هویت و خودپنداره خود را زیر سوال ببرید؛ “چطور می توانید پسری باشید که نمی توانید جلوی این کار را بگیرید؟”

علاوه بر عوامل بالقوه، باید موقعیت‌های تهدید بالقوه را نیز شناسایی کنیم. ممکن است پسران در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار گیرند (همکار معلم و کارکنان). سایر مراکز آموزشی، مراکز ورزشی، اردوگاه های نظامی، خوابگاه ها و زندان ها از دیگر مکان هایی هستند که گزارش های رسمی و غیررسمی در مورد آزار و اذیت پسران شنیده می شود.

واکنش ها به تجربه قلدری پسر

حالا که می دانیم احتمال آزار و اذیت پسرها صفر نیست، می توانیم به سوال ابتدای متن برگردیم؛ چرا پسرها ساکت هستند؟ صرف نظر از جنسیت، صحبت در مورد تجربه آزار و اذیت شدن دشوار است. قربانیان اغلب احساس گناه و ناپاک بودن می کنند و خود را به خاطر آزار و اذیت سرزنش می کنند. آنها از محاکمه و مجازات می ترسند. آنها می ترسند که مجبور شوند دیدگاه خود را ثابت کنند و از واکنش آزاردهنده می ترسند.

در مورد پسرها می توان دلایل دیگری را نیز به این لیست اضافه کرد. تعداد کمی از مردم در مورد تجربه قلدری خود صحبت می کنند و فکر می کنند که تمسخر و شوخی رایج ترین واکنش اطرافیان است، به خصوص اگر قلدر یک زن باشد؛ با توجه به این سوء تفاهم که مردان اساساً باید از هر شکلی از رابطه با زنان استقبال کنند. پسر مورد آزار ممکن است مردانگی خود را زیر سوال ببرد و از ماهیت گرایش جنسی خود بترسد که معمولاً توسط افراد ناآگاه اطراف تسهیل می شود؛ «پس چرا او به سراغ شما آمد؟» بدن پسر در هنگام آزار و اذیت نوع واکنش دلیل دیگری برای تشویق آنهاست. ساکت ماندن پسرها از پاسخ طبیعی بدن خود به تحریک جنسی گیج می‌شوند، زیرا فکر می‌کنند باید از آن لذت ببرند در حالی که تجربه آن آزاردهنده است و می‌ترسند هنگام صحبت در مورد آن سوءتفاهم شوند.

باید چکار کنم؟

سکوت قربانی ابزار قدرت ستمگر است، اما در فرهنگ مردسالارانه – می خوانیم که چگونه بر پسران عمل می کند – تشویق قربانیان به صحبت کردن غیرممکن است مگر اینکه جامعه گوش دادن را درک کند و بپذیرد. پسران باید اطلاعات دقیق و متناسب با سن خود در مورد جنسیت، حریم خصوصی و انواع آزار و اذیت دریافت کنند. در این صورت از احتمال ایجاد مزاحمت و مزاحمت تا حد قابل قبولی جلوگیری می شود اما این کافی نیست. همه ما باید پاسخ صحیح به قربانیان را درک کنیم.

اولین وظیفه ما در قبال قربانیان گوش دادن حمایتی است. به عبارت دیگر نباید حرف همدیگر را قطع کنیم، جزئیات ماجرا را جویا شویم و واکنش های احساسی فوق العاده شدیدی از خود نشان دهیم. به جای پرسیدن سوالاتی مانند “چرا زودتر نگفتی؟” و “چرا فرار نکردی؟”، با اعتراف به احساسات فرد؛ “حتماً روزهای سختی را گذرانده اید”، “زیاد تحت فشار بوده اید”، “می توانید به کمک من تکیه کنید.”

همانطور که خواندیم به نفع آزاردهنده است که در مورد تجربه آزار و اذیت، تمسخر و متهم کردن قربانی شوخی کند. کمک یک درمانگر ماهر و همراهی با قربانی در طول درمان دومین و مهمترین کاری است که باید برای قربانی انجام دهیم.

انتهای پیام/

دکمه بازگشت به بالا