عمومی

آقای رئیسی می تواند از مواضع انقلابی خود عدول کند؟

مذاکرات ایران و 1 + 5 مستقیماً تحت تأثیر پرونده ایران و آمریکا قرار گرفت. لازم به ذکر است که برنامه هسته ای ایران مسئله استقلال از حاکمیت انقلابی ایران نیست. دولت فعلی در چارچوب نگرش ایدئولوژیک خود سعی در بازنگری در اصول روابط بین الملل به عنوان هدف انقلابی داشته است ؛ اما حتی قدرت های بزرگ جهان از جمله چین و روسیه نیز نظرات مختلفی در این زمینه دارند. با وجود نزدیک بودن به تهران و امضای توافق نامه ها و قراردادهای استراتژیک ، هر دو کشور می دانند که تهران با گرایش ایدئولوژیک خود نمی تواند به یک شریک استراتژیک مسکو و پکن در سیستم بین الملل تبدیل شود. شعار چهار ساله جمهوری اسلامی در این دوره نشان می داد که ایران در سیاست خارجی خود ادعا کرده است که با سلطه و سلطه سیستم بین المللی توسط هر قدرت بزرگ روبرو می شود. در طول این چهار دهه ، این موضوع به پایه ای برای تعریف جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است.

با توجه به فشارهای بین المللی ناشی از پرونده هسته ای ، اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد مطابق خواسته های ایالات متحده باشد ، باید از محتوای انقلابی چهار دهه گذشته ، به ویژه سه سال گذشته خلاص شود و گزاره های مشتق شده از آن. دهه ها در چنین شرایطی ، جمهوری اسلامی ایران ترس از انقلاب را رها کرد و در مسیر پذیرش تفاهم نامه ها ، توافق ها ، معاهدات و قوانین نظام بین الملل به عنوان یک بازیگر عادی گام برداشت ، درست مانند سایر رفتارهایی که در سطوح مختلف سیستم بین المللی. همان ایران انقلابی پذیرفتن چنین چیزی را دشوار می داند.

نکته دوم این است که ایران در تقاطع اراده قدرت های بزرگ و رقابت آنها بر سر ایران یا فلات نیو هلند ، راهروی نظم نوین جهانی در آینده است. با توجه به آنچه ما در مورد آن صحبت می کنیم ، ایالات متحده و دیگر قدرت های بزرگ در شکل گیری نظم جدید جهانی در رقابت با یکدیگر ثابت قدم هستند. بنابراین ، در سطح دوم تجزیه و تحلیل ، این نوع همکاری ، در عین رقابت ، بر اسناد هسته ای ایران نیز تأثیر می گذارد.

سوم ، مذاکره کننده ارشد ایرانی تصمیم گیرنده اصلی نیست. در ایران سیاست خارجی مانند بسیاری از کشورهای جهان توسط قوه مجریه تعیین می شود. اما تفاوت در این است که مردم در برابر اداره اداری مسئول هستند و تصمیم گیرندگان اصلی در قبال آنچه انجام می دهند مسئولیتی ندارند. بنابراین ، به دلیل تغییر دولت ، سیستم تصمیم گیری موجود روند تصمیم گیری خود را دنبال می کند ، اما هیئت مذاکره کننده اداره اداری فرد را تغییر داده و دلیل تکرار پرونده راستی آزمایی از نقطه گره مسئله. ایران و حزب برجامی را از نو بسازید. دلیل این امر آنست که نهادهای دیپلماتیک تصمیم گیرنده نیستند.با تغییر دیپلماتها و تیمهای مذاکره کننده ، تصمیمات مبتنی بر جمهوری اسلامی البته محصول انقلاب و نگرشهای ایدئولوژیک است. آشفتگی دیپلماتیک دوباره به وجود آمده است و آمدن دولت روحانی و دولت اصلی طبیعتاً باید بگوید که این آشفتگی بر آن نیز تأثیر گذاشته است.

در سطح تحلیل چهارم ، ایالات متحده همچنین در می یابد که ایران انقلابی نمی خواهد از موقعیت انقلابی خود دست بکشد. به همین دلیل ، فشار بین المللی بر ایران را کاهش نداد ، بلکه فقط سعی کرد با هر وسیله ای دلایل همگرایی با سایر متحدان و اخراج کشورهای نزدیک به ایران را در میز مذاکره ایجاد کند تا فشارها بر ایران بیشتر شود. افزایش هزینه های این حلقه ، ایران را تحت فشار قرار می دهد ، نه فقط ایالات متحده. پس از آنكه دولت ترامپ حداكثر فشار را وارد كرد ، بایدن تلاش كرد تا تحت الگوی الگوی قدرت هوشمندانه تر آمریكا و دكترین بازیگر مادری بالغ ، ادغام با متحدان و رقبا در مسئله تهران را افزایش دهد.

این مسیر نشان می دهد که آمریکایی ها می خواهند ایران را از مذاکرات وین به برجام پلاس منتقل کنند. از منظر سیاست داخلی ، پذیرش این امر از سوی ایران و دولت سیزدهم انقلاب طبیعتاً هزینه سنگینی خواهد داشت. از آنجا که این س importantال مهمی را برای سیستم تصمیم گیری ، نهادهای فراملی و رهبری جمهوری اسلامی ایجاد می کند ، چگونه ایران می تواند در جریان مذاکرات و در زمان تصدی آقای رئیسی از موقعیت انقلابی خود منحرف شود؟ و هزینه تحمیل مردم برای سالها به دلیل مخالفت با مذاکرات؟ در میان مدت و بلند مدت ، این یک مسئله بسیار چالش برانگیز است.

310311

دکمه بازگشت به بالا