
روز دوازدهم اسفند ۱۴۰۳ را به عنوان یک روز مهم از تاریخ سایسی معاصر ایران، به خاطر بسپاریم. بگذارید تا خودم هم فراموش نکردهام، مهمترین فرازها، رویدادها، نشانهها، جملات قصار و شگفتی سازهای این روز را قلم به قلم یادداشت کنم؛ بماند به یادگار:
الف) نمایندگان مجلسی که بسیاری از آنها تنها با ۵ درصد از رای مردم بر کرسی وکالت نشستهاند، به بهانهی ترک فعل در برابر تورم و دلار و سیاست نوسانگیری، قالی را از زیر پای عبدالناصر همتی بیرون کشیدند. آنها در برابر خاندوزی و دیگر وزرای دولت قبلی هم تا همین اندازه سختگیر بودند و به مفاهیمی همچون «معیشت مردم» بها میدانند؟ خیر. اختیار دارید! میگفتند بادمجان هم چند ماه طول میکشد سربرآرد، نباید عجله کرد.
ب) همتی در دفاع از عملکرد خود، از عبارات و جملاتی استفاده کرد که بخشی از مهمترین آسیبهای حکمرانی و نظام سیاسی، اجرایی کشور را رو میکند. اولا توجیه عملکرد اقتصادی خودش را به شرایط خاص کشور ربط داد و وانمود کرد؛ اگر درباره سیاستهای خود و وضعیت اقتصادی کشور حرف بزند، بخشی از اسرار محرمانهی کشور افشا شده و دشمنان سوءاستفاده خواهند کرد. دوم این که خود را سرباز نظام نامید و مخالفت قاطعانه با مذاکره با آمریکا را ابراز کرد! ولی این دو دفاعیه کارساز نشد و معزول به خانه رفت.
ج) ثابتی که به خاطر شدت و حدت حمایت از رییسی و پایداریچیها، از گویندگی افق به استادی دانشگاه شریف و نمایندگی مردم تهران برکشیده شد، قسم جلاله خورد که او و دوستانش، صرفا از روی دلسوزی و کمک به پزشکیان، همتی را عزل میکنند.
د) پزشکیان برای اطمینان دادن به نمایندگان مخالف همتی، دربارهی مذاکره با آمریکا، با جملهی «دیگه تموم شد رفت»، خیال آنها را راحت کرد و اطمینان داد که دولت در فاز مذاکره نیست و نمیتواند باشد.
ه) هنوز تب و تاب و گرد و غبار خبر عزل همتی فروننشسته بود که معاون راهبردی رییس جمهور هم به دفتر قاضی القضات دعوت شد و در آنجا به او توصیه کردند به دانشگاه بازگردد. او نیز فی الفور پذیرفت، از پست خود استعفا داد و ندای سمعا و طاعتا سر داد.
در تمام این فرازها و رویدادها، درسها و نکاتی نمایان است که وضعیت کنونی آسیبهای نظام حکمرانی و بازار سیاست در ایران را برایمان روشن میکند.
طی یک روز دو تن از مهمترین چهرههای سیاسی پزشکیان را از حلقهی او بیرون میکشند و آشکارا پیام میدهند؛ همان رویکردی که در انتخاب علی آبادی و خطیب و دیگران داشتی؛ خیلی بهتر بود!
معلوم نیست در این شرایط سیاسی و اقتصادی دشوار، دقیقا باید به کدام یک از رویدادهای دیروز، بیش از دیگر رویدادها اهمیت بدهم. ولی بین خودمان بماند، رییس جمهوری که سخنانش سرشار از تیتر و نکته نباشد، به چه دردی میخورد؟ پزشکیان با عبارات گِردی همچون «اون یکی»، «دعوا نکنیم»، «تموم شد رفت» و خیلی چیزهای دیگر، نام و خاطرهی خود را در اذهان و آرشیوها ماندگار میکند. سلف او نیز چنین بود و میشد مداوما از او جملاتی چنین شنید. اما پرزیدنت روحانی با آن دقت و وسواس و محافظه کاریهای همیشگی و بهره گرفتن از حلقه نطق نویسها، هیچ کنایه و استعاره و سوتی و طنزی به دست نمیداد.
آن بزرگوار اصلا، زیادی جدی بود، زیادی سفت بود! چنان دست خشک بود که به عنوان مثال، رخصت نمیداد رییس یک قوه دیگر، اسحاق خان را فرابخواند و به او توصیه استعفا بدهد. در حالی که پزشکیان چنین نیست، کوتاه میآید، شل میگیرد، میسازد و هر سال دست کم یکی از ییلاقات مجازی را هم رفع قرق میکند. خدا بدهد برکت. زین بیشتر چه خواهد این خلقِ درویش؟!
اقتصاد ایران و وضعیت معیشت مردم در آستانه عید، ارزش پول ملی، موقعیت سیاسی و دیپلماسی ایران در منطقه و جهان، دهها و شاید صدها آسیب و نقض و مشکل در نظام دیوانی و حکمرانی، در این حال و هوای مه آلود، به کجا خواهد رسید؟ این اندازه از ابهام و مه و عدم قطعیت، نوبر است.
۳۱۱۳۱۱