«شاه نقش»؛ مطلوب برای خاطره بازان، معمولی برای مخاطبان

همراه با جشنواره فیلم فجر؛

«شاه نقش»؛ مطلوب برای خاطره بازان، معمولی برای مخاطبان

فیلم سینمایی «شاه نقش» روایتی نوستالژیک از پشت صحنه فیلمسازی ارائه داده که شاید برای سینمادوستان خاطره باز جذابیت داشته باشد، اما فیلمنامه کشش جذب مخاطب را نخواهد داشت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، «شاه نقش» فیلمی است که در ادامه علائق شاهد احمدلو می‌کوشد تا گزارشی ملموس و صمیمانه از پشت صحنه سینما و عاشقان سینه چاک هنر هفتم بدهد. آنهایی که عمرشان را پای این علاقه مجنون وار ذبح کرده و البته بهره چندانی نیز نصیبشان نشده است. کسانی که به عنوان سیاهی لشکر و البته در قالبی رسمی‌تر «هنرور» شناخته می‌شوند.

فیلم از همان عنوان بندی نشان می‌دهد که نوستالژی و ارجاع به فیلم‌ها و سکانس‌های ماندگار را محور خود قرار داده و می‌خواهد در این بستر داستان خود را روایت کند. در نتیجه سبک فیلمبرداری، نور پردازی، دیالوگ نویسی، طراحی صحنه و دکوپاژ کارگردان همگی در خدمت ایجاد این حس نوستالژیک است.

ناصر عشقی (بهرنگ علوی) و رضا شهاب (هومن برق نورد) دو هنرور یا آن گونه که بین اهالی سینما مشهور است دو «کتک خور» هستند که حالا قرار است در قامت دو رقیب برای کسب جایگاه رئیس صنف هنروران تلاش کنند. بخش عمده داستان فیلم به رقابت این دو چه قبل و چه بعد از برگزاری انتخابات باز می‌گردد. انتخاباتی که طرف پیروز به تدریج از آنچه وعده داده است فاصله میگیرد و درگیر آلودگی‌های می‌شود که خود زمانی منتقد آن بود.

«شاه نقش» ادعا ندارد که در قالب اثری عمیق میخواهد همه زوایای پشت صحنه سینما و به ویژه مشکلات بازیگران نقش‌های فرعی و هنروران را بیان کند. همین موضوع یعنی بی ادعا بودن و ارائه تصویری صمیمی و‌ملموس (هرچندسطحی) از مناسبات سینما، شاید نقطه قوت فیلم در جذب مخاطب باشد.

ناصر عشقی با گریم و لباسی شبیه به بهروز وثوقی عملا در حد یک تیپ باقی می‌ماند و فیلمساز هم ابایی ندارد که مخاطب در همین سطح از دیدن اثری خاطره محور لذت ببرد. آنچه تحت عنوان آسیب‌ها و آلودگی‌های مالی و اخلاقی از پشت صحنه سینما روی پرده می‌رود موضوع تازه‌ای نیست و حتی پرداخت جذابی ندارد. با این حال حضور تعدادی از هنروران خاطره ساز سینما در نقش‌های خودشان و البته چهره‌های پیشکسوت و کاربلدی همچون محمد متوسلانی، عنایت بخشی و رضا رویگری رنگ و بوی بیشتری به فیلم داده است. هرچند به صورت مشخص درباره رضا رویگری، فیلمساز نتوانسته از عقبه و شخصیت سینمایی او در مسیر داستان بهره مناسبی ببرد و تک سکانس حضور رویگری در این فیلم نچسب و زائد از آب درآمده است.

بهره گیری از عبارات و اصطلاحات خیابانی و مرسوم در فیلم‌های پیش از انقلاب کارکرد خوبی در دیالوگ‌نویسی داشته و به خوبی رو‌ی شخصیت‌ها نشسسته است، اما موضوع این است که این دورچین‌ها و آرایه‌ها در فقدان قصه‌ای جذاب و پرفراز و نشیب، نمی‌تواند تاثیر لازم را روی مخاطب بگذارد.

سکانس‌های پایانی فیلم با ارجاع مستقیم به فیلم‌های «رضا موتوری» و «کندو» عیش سینما دوستان را کامل می‌کند.

اگر مخاطب سینمادوست با تقلیل سطح توقع خود پای این فیلم بنشیند، حتما راضی از سالن بیرون می‌رود، اما بعید است که فیلمساز و عوامل سازنده انتظار توجه ویژه منتقدان و هیئت داوران جشنواره را نسبت به «شاه نقش» داشته باشند.

دکمه بازگشت به بالا