همه دنیا پیشرفت میکنند یا به دنبال پیشرفت هستند. برای رسیدن به آن هزینه میکنند، برنامهریزی دارند و امکانات میآورند، اما ما در فوتبال ایران هنوز با امکانات ۵۰ سال قبل ادامه میدهیم و متاسفانه سالهای درجا زدن ما هم جای خود را به عقبگرد داده است.
طی دهههای قبل فوتبال ایران در جا میزد و رقبا جلو میآمدند. از جایی به بعد آنها به ما رسیده و از ما رد شدند و متاسفیم که حالا کیلومترها از ما جلوتر هستند. اما همه این اتفاقات هم باعث تجربه و عبرت نمیشود. سهمیه فوتبال ایران در سطح اول آسیا زمانی ۴ تیم بود، در روزگاری که کشورهایی همچون اردن یا بحرین یا کشورهای آسیای میانه اصلاً سهمیه نداشتند. روز به روز به دلیل همین مسائل که اشاره شد، از سهمیه ما کم و کشورهای دیگر به حق صاحب سهمیه شدند.
سال قبل که آخرین فصل لیگ قهرمانان با حضور تیمهای برتر قرار بود قرعه کشی شود، سهمیه ایران ۲+ ۱ شده بود. تراکتور با امتیاز میزبانی در یک مرحله پلی آف با شارجه امارات بازی داشت که مسابقه را باخت و به لیگ قهرمانان نرسید. همان شکست باعث شد سهمیه امسال ما ۲+۱ بماند، اما سپاهان مجبور باشد از یک ردیف پایینتر وارد پلی آف شود. باز هم امتیاز میزبانی با ما بود، اما باز هم به یک نماینده امارات یعنی شباب الاهلی باختیم و حذف شدیم؛ و حالا خبر رسیده که سهمیه ما برای فصل بعد لیگ نخبگان ۱+۱ است یعنی قهرمان لیگ مستقیم به لیگ الیت میرود و قهرمان جام حذفی باید در پلی آف شرکت کند. احتمالاً باز هم از سطح دوم پلی آف و اگر یک تیم همزمان صاحب هر دو جام شود، باز نایب قهرمان لیگ به این مسیر میرود. البته که در این اتفاق تلخ نقش کمبود امکانات هم بسیار موثر است. ما هنوز یک ورزشگاه استاندارد برای تیم ملی کشورمان نداریم. صندلیها تازه شماره گذاری شده، چمنها خراب است، ورزشگاهها پارکینگ ندارند، گیتهای ورودی برای بانوان نداریم و تازه در مرحله بعدی کمک داور ویدیویی هم باید نصب شود.
ما فقط یک عالم علاقهمند به فوتبال داشتیم که با تمهیدات مختلف در این سالها ورزشگاهها هم خالی شده است و در کنار این عدم استاندارد سازی نتایج نمایندگان ما در آسیا هم مزید بر علت شد تا این اتفاق بد رخ بدهد. البته که با آقای تاج موافقیم که باید به آینده امید داشت. هیچ وقت برای کار کردن و حرکت کردن دیر نیست. اما کاش لااقل به خودمان بیاییم و با رعایت قوانینی که به استاندارد شدن فوتبال ایران کمک میکند، لااقل برای یکی دو سال دعواهای کودکانه رنگی در داخل را فراموش و مصالح ملی را به منافع شخصی ترجیح دهیم.
راه دوری نمیرود، به امتحانش میارزد…