هوش مصنوعی فصل جدیدی را در کتاب هنر گشوده است، فصلی که فناوری و خلاقیت انسان در هم آمیخته میشوند.
خبرگزاری علم و فناوری آنا، نوید فرخی؛ هنرمندی را تصور کنید که برای خلق اثر هنری به رنگ، قلم مو یا بوم نیازی نداشته باشد. ممکن است در نگاه اول چنین چیزی دور از ذهن و غیرممکن به نظر برسد. با این حال هنرمند مزبور یک انسان نیست، بلکه برنامهای کامپیوتری است که میتواند آثار هنری طراحی کند. امروزه هوش مصنوعی در همه حوزهها وارد شده حتی در دنیای هنر که به نظر میرسید مختص انسان است. برنامههای هوش مصنوعی میتوانند رنگها، اَشکال و طرحهایی را خلق کنند که گهگاه بیننده را انگشتبهدهان میگذارد و حتی در برخی مواقع با آثار انسانی قابل رقابت است.
در میان برخی از مردم و حتی صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد که آیا محصول هوش مصنوعی را باید یک اثر هنری واقعی تلقی کرد یا خیر. به عبارت دیگر اگر ماشین (که بدون احساس و عاری از خودآگاهی است) چیزی را بسازد، آیا واقعاً میتوان آن را خلاق و هنرمند تلقی کرد؟ این یک سؤال بزرگ است زیرا ما معمولاً هنر را چیزی میدانیم که از احساسات و تجربیات انسانی ناشی میشود.
هوش مصنوعی تا بدینجا نشان داده که قادر به نمایش درجهای از خلاقیت است (هر چند این خلاقیت عملاً ترکیبی از سایر ایدههاست)، اما در نهایت باید آن را یک ابزار فرض کرد. قرار نیست هوش مصنوعی جایگزین هنرمندان انسانی شود. در عوض ماشینِ هنرمند به منزلهی یک قلم مو یا دوربین عکاسی است که هنرمندان میتوانند از آن برای ابراز احساس یا ثبت هنر به شیوهای نوین استفاده کنند.
با این حال شاید بخش جالب ورود هوش مصنوعی در عرصه هنر این جنبه باشد که امکانات جدیدی را به روی همه باز میکند. تحقیقات نشان داده است که بخشهایی از مغز افراد هنرمند از مغز افراد غیرهنرمند ضخیمتر است! این امر به ویژه در قشر پیشپیشانی (Prefrontal Cortex) و قشر پاریتال انتهایی (Posterior Parietal Cortex) در افرادی که به طور فعال با هنر سروکار دارند، محسوستر دیده میشود. از این نظر افرادی که با هنر میانهای ندارند در حقیقت مغزشان برای کارهای هنری تکامل پیدا نکرده است. حال فناوریهای نوین امکاناتی را فراهم میکند که افراد غیرهنرمند نیز بتوانند آثار شگفتانگیز خلق کنند. به عبارت دیگر به لطف هوش مصنوعی، هر کسی با یک کامپیوتر (یا حتی تلفن همراه) میتواند تولید اثر هنری را امتحان کند! هر چند بلافاصله این سوال مطرح است که وقتی یک هوش مصنوعی به خلق یک اثر هنری کمک کرد، آیا اپراتور آن را باید هنرمند واقعی فرض کرد؟ یا خود هوش مصنوعی را باید خالق اثر دانست؟ و چه میزان از اعتبار آن اثر هنری به برنامهنویسش برمیگردد!؟ به نظر میرسد هوش مصنوعی خطوط سنتی مالکیت هنری را محو خواهد کرد.
فناوری همچنین مسئله ارزش هنری را بیش از پیش به میان میکشد. اگر هوش مصنوعی بتواند در عرض چند ثانیه یک نقاشی زیبا خلق کند، آنگاه قرار است چه اِلمانهایی آن را از اثر هنری خلقشده توسط انسان متمایز کند؟ اعتقاد برخی کارشناسان بر این است که اثر هنری تولید انسان از آنجایی که دارای جنبههایی همچون احساسات، تجربیات شخصی و تأثیرات فرهنگی و اجتماعی فردی است ارتباط عمیقتری با بیننده و تماشاگر ایجاد میکند. در این میان برخی دیگر این گزاره را پیش میکشند که اگر هوش مصنوعی بتواند کار هنری را تولید کند که از اثر انسان قابل تمایز نباشد، به سختی میتوان به مسائلی مثل مهارت تکنیکی، عمق احساسی، اصالت ایده یا چیزهایی از این قبیل متوسل شد.
تأثیر فناوری را بر هنر نباید تنها در محصول نهایی دید. هوش مصنوعی میتواند حجم وسیعی از دادههای مربوط به تاریخ هنر و سبکهای مختلف هنری را تجزیهوتحلیل کند. این امر بینشهایی را به هنرمندان ارائه میدهد که شاید دستیابی به آن یک عمر طول بکشد. این خصوصیت میتواند به هنرمندان ایده بدهد تا سبکهای جدیدی را تجربه کنند.
به احتمال زیاد به کارگیری هوش مصنوعی در هنر میتواند این فرصت را فراهم آورد تا بتوانیم ارزش انسانی آثار هنری را بهتر درک کنیم. هنر همچنین گهگاه دارای مفاهیم پیچیده و چندلایهای است که این ویژگی فراتر از محدودیتهای ماشین است، اما بر کسی پوشیده نیست که هوش مصنوعی فصل جدیدی را در کتاب هنر گشوده است، فصلی که فناوری و خلاقیت انسان در هم آمیخته میشوند.