آدامس، بله آدامس هم جزوی از میراث آدمهای بزرگ شده است. آدامس آدمهای بزرگ، که روزی شانس و افتخار آنرا داشته تا بین دندانهای آنها قرار گیرد و با خشم و تشویش جویده شود قرار است در جایی تحت مراقبت و محافظت شدید باشد و روز به روز بر ارزش پولی آن افزوده شود. در واقع آدامس هم «منزلتی پولی» مییابد و به کالایی موزهای تبدیل میشود. آدامس هم تبدیل به نماد و نشانه میشود و دیگر کالایی بیارزش نیست. آدامس؛ محترم و چه بسا «مقدس» شمرده میشود چون روزی در مسابقه فوتبال مهمی افتخار حضور در دهان «سر الکس فرگوسن» را داشته است و به همین دلیل حدود نیم میلیون یورو به فروش می رود. آدامس چون در دهان فرگوسن بوده واجد اهمیتی نمادین است.
شاید این درسی برای آدمهای بزرگ باشد. اینکه مانند دانشآموزان، که آدامس را زیر میز تحریر میچسباندند آدامس خود را دور نیندازند و آنرا به چیزی بچسبانند. مانند قدیمیها که کمتر چیزی را دور میانداختند آنرا در جایی نگه دارند چرا که روزی به کار خواهد آمد. روزی آدامس هم جزو مدالهای افتخار آنان خواهد بود.
کلامم طنز داشت ولی واقعیت آنکه، دنیایمان دارد سطحی میشود. اینطور نیست؟ قرار بود در جهان مدرن، سحر و جادو کنار گذاشته شود و «جان پنداری»اشیاء برچیده شود. بر خلاف دنیای پیشامدرن، قرار بود اشیا؛ ماهیتی جادویی و سحرگونه نداشته باشند ولی این چنین نشد. چرا جهان مدرن هنوز دربند آدامسی است که روزی توسط فرگوسن جویده شده است؟ در جهان پیشامدرن، جان پنداریاشیا موجب رویاپردازی و تخیل آدمی میشد. اما در جهان جدید شیئی مانند آدامس چه وظیفهای بر عهده دارد؟ قرار است با داشتن آدامس متعلق به فردی مهم، پز چه چیزی داده شود؟ «من افتخار میکنم که آدامس جویده شدۀ فرگوسن را دارم»؟
وقتی میتوانیم تمام فیلمهای مسابقات فرگوسن را ببینیم و از او بیاموزیم، حتی وقتی میتوانیم فیلمهایی را ببینیم که او تجارب ارزندهاش درباره فوتبال را آشکارا توضیح داده است کارکرد آدامس تُفی او برای بشر دقیقاً چه کارکردی دارد؟ او هنوز زنده است و بیتردید در حال جویدن آدامسهای دیگری است. آیا آدامسهای دیگر او نیز به فروش خواهد رفت؟ به جز آدامس، سایراشیاء مرتبط با او چطور؟ آیا آنها نیز عزیز و مقدس خواهند شد؟ خوانندگان رکگویی مرا ببخشند. ولی اگر بشر در همین مسیر کالاپرستیِ ناموجّه پیش برود بعید نیست که قوطیهایی از مدفوع آدمهای بزرگ نیز به بازار عرضه شود و به مثابه یادبود یا میراث آنان به فروش رود.
راستش قدرت تخیلورزی من با این آدامس قوت گرفته است. مثلاً تصور میکنم که در سایت eBuy نسخه تقلبی آدامس فرگوسن عرضه شود. بعد خانواده او اطلاعرسانی کنند که این آدامسها متعلق به فرگوسن نیست. به مرور متخصصانی شکل بگیرند که تخصصشان ارزیابی کارشناسی آدامسهای منتسب به فرگوسن و آدامسهای تقلبی مرتبط با اوست و…
سخن پایانی آنکه، آدامس فقط زمانی محترم است که به موزهای متعلق به توماس آدامز یا آدامس برویم که در قرن نوزدهم مخترع آدامس بود.
*عضو گروه جامعهشناسی دانشگاه گیلان