در سال های اخیر مردم دوران سختی را پشت سر گذاشته اند. از زمان انتظار در صف مرغ گرفته تا خرید گوشت با کارت شناسایی یا کمبود کالاهای خاص ؛ اما به گفته رئیس جمهور ، تاکنون قحطی در این کشور اتفاق نیفتاده است.
“در سه سال گذشته ، هنگامی که دشمنان این سرزمین تلاش کردند با جنگ اقتصادی قحطی در کشور ایجاد کنند ، دولت اجازه تأمین و توزیع کالاهای کافی در کشور را برای تأمین نیازهای این دشمن نداد.” اینها حسن هستند. سخنرانی حسن روحانی در بیست و هفتمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت توجه رسانه ها را به خود جلب کرد.
ایران سابقه طولانی در قحطی و کمبود غذا دارد. شاید قدیمی ترین و قدیمی ترین اظهارات در مورد قحطی ایران ، نقل قول معروف داریوش شاه باشد که می گوید: “بگذارید اهرامازدا این کشور را در برابر دشمنان محافظت کند ، حملات خشکسالی و دروغ ، دشمنان ، خشکسالی و دروغ به این کشور نمی رسد.”
قحطی در تاریخ ایران دلایل مختلف طبیعی ، اجتماعی و سیاسی دارد و برخی روایات مربوط به این واقعه در تاریخ باقی مانده است. بارندگی ، سرما و سیل ، شیوع بیماری های انسان و حیوانات ، حملات ملخ و بیماری های گیاهی و آفات حشرات ، علل طبیعی قحطی ، جنگ و محاصره ، ناآرامی های سیاسی ، بی کفایتی مقامات دولتی ، سو mis مدیریت و فساد ، استبداد و عدم اعتماد و اعتماد در میان مردم همدردی. حاکمان ، انباشت ، شرایط بد جاده ، تحمیل حاکمان ، ظلم و ستم توسط اربابان و اربابان ، رفتار خشونت آمیز و سخت گیری های بی مورد در برابر قحطی و اختلافات سیاسی ، همیشه ریشه های تاریخی و اجتماعی قحطی در کشور ما بوده است.
طبق اسناد تاریخی ، قحطی کلی سال 1288 هولناک ترین و مرگبارترین واقعه در دو قرن گذشته و حتی در دوره پس از مغول بود. به گفته نساوی ، در زمان حمله مغول و قحطی ، “آنها از نزدیك بلخ تا نزدیك مگان ، آنها گوشت انسان ، سگ و گربه را به مدت یك سال خوردند.” مأمور چنگیز خان همه انبارها را سوزاند. “
به گفته مورخان ، پس از حمله افغانها به اصفهان در زمان شاه سلطان حسین صفوی (شاه سلطان حسین صفوی) ، در اصفهان قحطی شدیدی به وجود آمد ، از جمله برخی از عوامل مختلف جانبی مانند احتکار ، بی کفایتی و سو abuse استفاده از مقامات دربار ، فساد مالی و خیانت درباریان خاص و دیگران. شاه سلطان حسین قحطی را تشدید نکرد.
یکی از دلایل قحطی در تاریخ ایران ناآرامی های سیاسی است. حاکمیت ملوک الطوایفی بر جامعه ایران و حاکمیت حاکمان مختلف در مناطق مختلف کشور ، این حاکمان غالباً با یکدیگر رقابت و درگیری می کنند و دست مناطق و شهرهای مختلف باعث اختلافات و اختلافات محلی و درگیری ها می شود. قحطی نویسنده کتاب رستم التواریخ نوشت: “در اصفهان ، به دلیل آمدن و رفتن پادشاهان و قبایل ، محله ها و مناطق آن ، ویرانی هارت و نسلهای دیگر (تخریب کشاورزی) اتفاق افتاد ، و قحطی و کشتار در آن دوباره احیا شد. شهر بهشتی. مزرعه او به دور از نظم و بخشندگی کشاورزی بود. او مانند الک و آب تخمه می کارد و تخم می گذارد و زمین مانند عاشقان از دهقانان محروم می شود. دید بدن و عاشق کاملا محروم و رها می شود. .. ».
دیکتاتوری و عدم اعتماد و همدردی بین مردم و حاکمان از دیگر حوادثی است که منجر به قحطی در ایران شد. گفته می شود که ناصرالدین شاه در زمان قحطی معروف سال 1287 (ه. ق) در کرمانشاه زندگی می کرد. وی در تلگرام از مقامات دولت تهران در مورد وضعیت عمومی از جمله قحطی و وبا س askedال کرد و آنها بدون کوچکترین احساس مسئولیتی بدون تحریف به او دروغ گفتند: “اوضاع بسیار خوب است. همایون چیز جدیدی برای ارائه ندارد … از همه جنبه ها ، ایمنی و راحتی حاصل می شود … تهران نظم کامل و زندگی غنی دارد. مواد معمولاً به انبار می رسند. “به هیچ وجه نگران تهران نباشید. “
این “صلح مبارک به تو می رسد” وقتی کشور و پایتخت در رحیب سوزانده شد بیان شد. این بزرگترین قحطی در چند قرن گذشته بود. با همه گیری وبا ، مردم مانند یک درخت هستند. برگها.
محصول دیده شده امروزه در برخی موارد نه تنها عاملی در تشدید قحطی است ، بلکه در برخی موارد منشا و منبع آن نیز می باشد. پروفسور شوکا اوکازاکی ، محقق ژاپنی ، در مطالعه خود درباره قحطی بزرگ در ایران در سال 1288 تحلیل کرد: “پس از دو سال خشکسالی ، در زمستان سال 1288 ، باران شدید و برف شدید ، نتایج خوبی را برای سال آینده پیش بینی کرد. درباره برداشت. در آگوست ، یک ماه قبل از فصل ، غلات زیادی در بازار وجود داشت. سنت جان که در آن ماه از قم عبور کرد ، سال گذشته شاهد شترهای بی شماری از منطقه حاصلخیز همدان به تهران منتقل شد. گندم و جو را بردند وی همچنین گفت که دارندگان غلات در همه جا غلات خود را تأمین می کنند. شواهدی وجود دارد که حتی در هنگام قحطی ، مناطق غنی از غلات کشور از منابع دانه کافی برخوردار هستند و افزایش غیر طبیعی قیمت گندم ناشی از کمبود گرسنگی ناشی از آن است. و خودزنی فقط به قحطی منجر شد. این قحطی به طور مصنوعی از طریق انباشت و دستکاری ایجاد می شود. “اگر دولت و مقامات محلی اقدامات درستی انجام می دادند ، می توانست آسیب های ناشی از خشکسالی را به حداقل برسانند. “
احمد كتابي در كتاب “قحطي در ايران” نوشت كه تاثير حاكمان ، استبداد ارباب و مالكان بر قحطي: كيسه هاي حرص و آز آنها اغلب منجر به فعاليت اقتصادي مي شود ، به ويژه كشاورزي راكد است. حتی مالکان مجبور به بازپرداخت بدهی های خود ، جمع آوری و ترکیب سود وام خود ، انتقال املاک و مزارع خود به طلبکاران و صاحبخانه ها ، یا فروش آنها شده و کشاورزی را به طور کامل رها می کنند. “در عین حال ، اجرای ارباب رعیتی و دامداری و نسبت کشاورزان در محصولات زراعی بیشتری خراب شده و انگیزه کشاورزان را برای افزایش یا حتی افزایش تولید از آنها سلب کرده است.”
کار هانری رنه جهانگردان فرانسوی ، که در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه به ایران آمد ، این را ثابت می کند: “قحطی معمولاً به دلیل عدم نظم کشاورزی ایجاد می شود. آنها درآمد بسیار کمی دارند.” هشتم سود به مالکان می رسد و کشاورزان مجبور به زندگی سخت و رضایت بخش می شوند. “
در تاریخ قحطی ، تحریک سیاسی را نمی توان نادیده گرفت. به عنوان مثال ، کمبود آرد و نان به عنوان غذای اصلی مردم از نظر سیاسی مشکل ساز شده و گاها مورد سو by استفاده سیاستمداران قرار گرفته است.
با این حال ، قحطی فقط در مسائل تاریخی و اجتماعی متمرکز نیست ، بلکه عوامل طبیعی نیز نقش مهمی دارند. شکی نیست که بارندگی ناچیز منبع اصلی بیشتر قحطی ها در ایران است ، زیرا ایران ، به ویژه مناطق فلات ، از 95 فراتر می رود ٪ کل مساحت. این یکی از مناطق خشک جهان است. طبق آمار رسمی ، بارندگی ایران یک سوم بارندگی در جهان است و تبخیر آن سه برابر باران است.
اگرچه ایران کشوری محصور در خشکی است اما سرما و سیلاب یکی از دلایل قحطی است و نمی توان از آن چشم پوشی کرد. ابوالفضل بیهقی – مورخ عرب در قرن چهارم ، وقایع سال چهارم قمری را که طی یک سال 67 برف متوالی در نشاشابور رخ داد ، ذکر کرد و قحطی وحشتناک سال را اینگونه توصیف کرد: قحطی در نشاشابور در نیقیه 401 هجری قمری بود این نوع قحطی به دلیل فاجعه غلات ناشی از سرما در خراسان و عراق رایج است و در نشابو و مناطق اطراف آن شدت بیشتری دارد. اعتقاد بر این است که 1.17 میلیون نفر در نیشابور کشته شده اند. اما سعد خارگوشی باید در کتاب تاریخ خود ثابت کند که روزانه بیش از 400 کشته از محل سکونت وی به گورستان منتقل می شوند. “نه به دلیل قحطی ، بلکه به دلیل کمبود غذا ، بلکه به دلیل قولنج قولنج (سگ گرسنه است ؛ بیماری که در آن وقتی کسی شکنجه می شود ، گاهی طمع او نسبت به غذا افزایش می یابد و هرگز سیر نخواهد شد) ، این مشکل اصلی شد. مردم.”
همه گیری های انسانی یکی دیگر از دلایل قحطی در تاریخ ایران است. وبا و طاعون طی چند سال آینده بیشتر نیروی انسانی این روستا را از بین برد و در واقع کارهای کشاورزی را از بین برد و در نتیجه زمینه خوبی برای کاهش تولید غذا و قحطی فراهم کرد. در بیشتر موارد ، شیوع وبا و طاعون باعث ضعف جسمی ناشی از سوnut تغذیه یا سوnut تغذیه می شود ، که البته توانایی افراد در مقاومت در برابر حملات بیماری را بسیار کاهش می دهد. مردم فوراً نیاز به خوردن مواد نامناسب ، هضم ناپذیر و آلوده مانند برگ ، کاه و چرم دارند که پایه و اساس بیماری های عفونی است. در سال 1310 شیوع وبا در محله سرچشمه تهران و سپس به زیارتگاه های پامنار ، خیابان نصیریه و حضرت عبدالعظیم (ع) شروع شد. نویسنده “تاریخ میا” در این باره نوشت: “دهمین ماه نیست. هر روز صدها نفر می میرند.”
علاوه بر این ، به گفته اعتماد السلطنه ، “از نیمه دوم محرم تا اوایل صبح ، شدت بیماری به دو روز افزایش یافت. 1600 نفر در اثر وبا جان خود را از دست دادند و از 20 نفر در محرم سقوط کردند. تا 20 و 23000 نفر در این شهرستان آلوده بودند. “
انتهای پیام