نگاهی به فیلم جدید رسول صدرعاملی؛
در سالهای اخیر فیلمهای اجتماعی در سینمای ایران همواره حول یک فاجعه انسانی – اجتماعی میگشتند اما در «زیبا صدایم کن» نه خبری از قتل و غارت است، نه درگیری فیزیکی و لفظی، این فیلم به معنای واقعی کلمه حس و حال رئال دارد و خود زندگی است.
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا، محمدرضا کاظمی؛ فیلم سینمایی «زیبا صدایم کن» که در سانس آخر پنجمین روز جشنواره چهلوسوم فیلم فجر، به نمایش درآمد، به اعتقاد اکثر منتقدان و خبرنگاران سینمایی، بهترین فیلم جشنواره تا به امروز بود. ساخته جدید رسول صدرعاملی با بازی خوب امین حیایی و البته بازیگر نوجوان فیلم، ژولیت رضاعی که در نخستین تجربه خود عملکرد قابل قبولی داشت.
«زیبا صدایم کن» از آن دست فیلمهایی است که در بخشهای مختلف حرف برای گفتن دارد. فیلمنامه این اثر که اقتباسی از کتابی با همین عنوان نوشته فرهاد حسنزاده است، کاملاً پخته و منسجم است. شخصیتها به درستی در طول فیلم معرفی میشوند و در انتها سوالاتی از این دست در ذهن تماشاگر شکل نمیگیرد که «چرا فلان شخصیت، دراین صحنه این کار را انجام داد؟» یا «این کاراکتر با این پیشزمینه چرا تا به حال این کار را نکرده است؟» (تمام تلاشم را میکنم بدون لو دادن داستان این یادداشت را به پایان برسانم!)
پدر و دختر دوستداشتنی
یکی دیگر از برگ برندههای فیلم جدید صدرعاملی بازیهای آن است، مخصوصاً دو بازیگر اصلی کار یعنی امین حیایی و ژولیت رضاعی که درنقش پدر و دختر تقریبا در تمام طول فیلم حداقل یکی از آنها در صحنه حضور دارد. امین حیایی آثار درخشان زیادی در کارنامه هنریاش دارد ولی شخصیت خسرو در فیلم «زیبا صدایم کن» در ادامه کاراکترهای چند سال اخیر او مثل نقشهایش در فیلمهای «شعلهور» و «برف آخر» شخصیتی خاص و پر چالش را به تصویر میکشد. تمام اتفاقات این فیلم در یک روز رخ میدهد و او نقش پدری را ایفا میکند که تلاش میکند روز تولد دخترش را به یک روز ویژه بدل کند تا به نوعی اشتباهات گذشتهاش را جبران کند. او که سالها در یک آسایشگاه روانی بستری بوده، حالا فرصتی به دست آورده تا در روز تولد تنها فرزندش، نقش پدر را برای او ایفا کند.
در مقابل ژولیت رضاعی هم بازی خوبی از خود به نمایش گذاشته است، نابازیگری که دراین پروژه برای اولین بار در مقابل دوربین قرار گرفته و یک نقش سنگین و اصلی را به بهترین شکل به تصویر کشیده است. این دختر نوجوان که نقش زیبا را در فیلم رسول صدرعاملی ایفا میکند، با وجود اینکه از نظر تجربه اختلاف زیادی با بازیگری در حد و اندازه حیایی دارد، اما به خوبی از پس نقش دختربچه نوجوانی که پدر و مادرش را فراموش کرده و قصد دارد روی پای خود بایستد برآمده است. زیبا به عنوان کاراکتر محوری و اصلی فیلم «زیبا صدایم کن» شخصیتی خودساخته، جسور و مهربان دارد که رضاعی در به تصویر کشیدن این ویژگیها عملکرد قابل دفاعی داشته است.
فیلمبرداری و موسیقی ویژه «زیبا صدایم کن»
نکته دیگر درخصوص این فیلم که میتوان به آن اشاره کرد فیلمبرداری درجه یک سامان لطفیان است. شاید در نگاه اول این فیلم به عنوان یک اثر اجتماعی شهری، نکته خارقالعادهای در زمینه فیلمبرداری نداشته باشد، اما در حین تماشای فیلم قابها و پلانهایی میبینیم که نشان میدهد لطفیان چه کار ویژهای در «زیبا صدایم کن» انجام داده است. در بسیاری از بخشهای فیلم که دیالوگی بین شخصیتها رد و بدل نمیشود (مثل سکانسهایی که شخصیتها در خیابان ولیعصر قدم میزنند) ویژگیهای تصویر و قاببندی مناسب فیلمبردار کاملا به چشم میآید. لطفیان در کارنامه هنریاش آثار قابل توجهی مثل «شنای پروانه»، «تومان»، «آتابای» و سریال «یاغی» را دارد و در این فیلم هم به خوبی عمل کرده است.
ویژگی مهم دیگر فیلم «زیبا صدایم کن» موسیقی آن است. کریستف رضاعی که او نیز از نامهای شناخته شده در حوزه آهنگسازی است، برای این پروژه سنگ تمام گذاشته که قطعاً یکی از دلایل این تلاش ویژه بازی دخترش ژولیت در نقش اصلی این فیلم است. در بسیاری از سکانسهای فیلم موسیقی خیلی خوب تماشاگر را با خود همراه میکند، به ویژه در صحنههای تراژیک و عاطفی مثل سکانس پایانی و بخشهای مربوط به لحظاتی که شاهد درگیریهای ذهنی و درونی شخصیت خسرو هستیم. به این موارد تدوین خوب کار را هم اضافه کنید تا مشخص شود تیم پشت دوربین این فیلم هم به خوبی در انتقال مفهوم و قصه اثر نقش داشتند.
در سالهای اخیر فیلمهای اجتماعی در سینمای ایران همواره حول یک فاجعه انسانی – اجتماعی میگشتند و قصه زمانی برای مخاطب جذاب میشد که شخصیتهای داستان با یک درگیری، قتل، تجاوز و… وارد پیچ داستان میشدند. اما در «زیبا صدایم کن» نه خبری از قتل و غارت است، نه درگیری فیزیکی و لفظی، این فیلم به معنای واقعی کلمه حس و حال رئال دارد و درگیریهای شخصیت با مشکلات زندگی و دغدغههایشان تمام آن چیزهایی است که ما در زندگی خودمان نیز با آنها درگیریم. مشکلاتی مثل تهیه خانه، کارفرماهایی که چند ماه حقوق نیروهای خود را نمیدهند، شکاف نسلی بین والدین و فرزندان و مواردی از دست که جز بن مایههای فیلم است. رابطه پدر و دختری که در فیلم میبینیم کاملاً باورپذیر است و تمام عوامل فنی و محتوایی در خدمت فیلمنامه هستند. تمام این موارد «زیبا صدایم کن» را به خاصترین فیلم جشنواره تا روز پنجم تبدیل کرد، فیلمی که احتمالاً در اختتامیه جشنواره نیز بارها و بارها نامش را در میان نامزدها و برندگان سیمرغ میشنویم.