این روزنامه در مطلبی مفصل با تیتر «پروژه پیچیده شادی مذهبی» درباره حواشی فصل پنجم برنامه «حسینیه معلی» نوشته است:
* «حسینیه معلی» بعد از چهار فصل، برای مخاطب برنامهای ناشناخته نیست و توانسته است که به مرور زمان برای خودش، یک هویت مستقل بسازد. به این معنا که طراحان و برنامهسازان چنین ایدهای در دو ساحت فرم و محتوا تلاش دارند از نمونههای قبلی پیشی بگیرند. برنامه از فصل اولش در سال ۱۴۰۰ تا به الان فرم و ظاهری نسبتا یکسان داشته است و در هر فصل به فراخور مناسبتها، تغییری در دکور و افراد حاضر در استودیو به وجود آورده است.
* تغییراتی که عمدتا بزرگ شدن استودیو را نشان میدهد و به جایگاه تماشاچیان صندلی اضافه میشود. البته این تغییرات گاهی وقتها به دور از حاشیه نبوده است، مخصوصا حاشیههایی که به مداحان داخل برنامه مربوط میشد. حسینیه معلی با تکنیکها تلویزیونی و هنری این امکان را برای جامعه هدف خود ایجاد کرد که مدیحهسرایان اهل بیت را خارج از چهارچوبهای مرسوم و پیشینی ببینند. خیلی طول نکشید که توانست برای به یک برنامههای جدی معارفی بیندازد.
* در همان ابتدا به این برنامه برچسب «عصر جدید مذهبیها» زده شد، اما به مرور حسینیه معلی ثابت کرد که به دنبال استعدادیابی نیست و اهداف دیگری دارد. اهدافی که در آن اصلا جایی از رقابت و داوری کردن نیست و حتی به افراد پشت میز، لقب ذاکرین اهلبیت داده شد نه داوران یک مسابقه.
* این برنامه با شعار حسینیهای برای ایران و حضور اقوام و گروههای گوناگون و اجراهایی متنوع در گویش و لهجه به دنبال جذب مخاطب برای صداوسیما بود. البته این برنامه محدود به مرزهای جغرافیایی نماند و مخاطب شرکتکنندههایی از کشورهای دیگر را هم دید.
* حتی حضور داور قطری و هیجانش در مواجهه با شرکتکنندهها یکی از نکات قابل توجه این فصل از برنامه بود. مداحی معروف «انا مظلوم حسین» نزار قطری باعث آشنایی ایرانیها با او شده بود و حالا حضور او در بین سه مداح ایرانی، کاراکتری متفاوت برای او ساخت. نزار قطری که روحیهای لطیف دارد و بسیار خوب به فارسی مسلط است، باعث رنگارنگی اجرای این برنامه شده است، ضمن اینکه هیجانات او در مواجهه با ایرانیان صحنههایی متفاوتی را خلق کرده است.
* معلوم نیست این گزاره از کجا و چگونه عمومیت یافته که ایرانیها آنقدرها که در غصه خوردن و گریاندن مهارت دارند در نشاط و شادی، موفق نیستند و اصولا خیلی سخت میخندند. اما آیا برنامهای همچون حسینیه معلی را هم میتوان نسخهای صرفا برای ارتقای شادی جمعی ایرانیان دانست؟
* با هر متر و معیاری سراغ حسینیه معلی بروید، این برنامه در قالب برنامههای معارفی تلویزیون تعریف میشود نه برنامهای برای خندیدن و خنداندن مخاطبانش. اتفاقا به خاطر همین است که طراحی عناصر بهجتافزا در این برنامه، کار سختی است و سازندگان حسینیه معلی برای اینکه به ورطه ابتذال نیفتند، باید همچون بندبازی حرفهای، از کنار خطوط قرمز یک برنامه مذهبی عبور کنند. کار سختتر دیگر اینکه حسینیه معلی نمونه سابقی نداشته تا از آن تقلید کند و در طراحی یک برنامه شادمانه باید توجه ویژه به نظر کارشناسان و بازخوردهای مخاطبان دلسوز داشته باشند و نسبت به اصلاح آن اقدام کنند؛ اگرچه گفته میشود که این فصل از برنامه حسینیه معلی، هفتههای قبل به طور کامل ضبط شده و امکان اصلاح آن وجود ندارد و ایکاش برای فصلهای بعدی تدبیری شود که امکان اصلاحات برنامه فراهم شود؛ به خصوص فصلهایی که مربوط به شادمانههای مذهبی است و حساسیتهای بیشتری از جانب جامعه مذهبی دارد.
* یکی دیگر از ملاحظاتی که سازندگان حسینیه معلی باید به آن توجه ویژه کنند انتخاب فرمهای متناسب برای یک شادمانه مذهبی است. این رعایتکردن حدود فرمی برای برنامه، از شوخیهای مداحان را شامل میشود تا قاب بندیهای تصویری مختص مهمانان و رقصها و آیینهای ایرانی. واضح است که رسیدن به این فرم متناسب، نیازمند آزمون و خطا و گذر زمان است و لازم است که کارشناسان مذهبی و منتقدان تا رسیدن به نتیجه مطلوب، صبر کنند و دلسوزانه نقدهایشان را به برنامه سازان بگویند؛ مشروط به اینکه آن سمت ماجرا هم گوش شنوایی برای نقدها باشد.
میلاد جلیلزاده هم در یادداشتی تحت عنوان «ادب بقای مقربان» درباره حسینه معلی نوشته است:
* چند سال پیش که با جواد یساری، یکی از خوانندگان قدیم لالهزار در سبک کوچهباغی، داخل دکانش در بازار تهران گفتگو میکردم، از او درباره نوحهخوانی پرسیدم. گفت هرگز این کار را نمیکنم با اینکه بلدم. میگفت یک بار در مجلسی بودم و مداح در آنجا گفت خوشبختانه در خدمت آقای جواد یساری هستیم و از ایشان درخواست میکنم که ما را مقداری مستفیض کنند. میکروفن را آوردند و جلوی من گذاشتند. من هم برش داشتم و گفتم ما مطرب هستیم و ذکر امام حسین حرمت دارد. خوب نیست که ذکر مصیبت را هیاتیها از دهان ما بشنوند. ما همین گوشه مینشینیم و گریه میکنیم.
* شما بخوانید… شاید جواد یساری یک خواننده کوچهباغی ساده و سطح پایین و عامیانه ارزیابی شود، اما حداقل او به سنتی تعلق دارد که آدمها جایگاه و شأن هرکس و هرچیز را میدانند. او مال دورهای است که بازیگران سینمایش توصیههای پزشکی نمیکردند و خوانندههایش ادعای فیلسوف بودن نداشتند. فوتبالیستهایش هم لیدر سیاسی نمیشدند. اساتید دانشگاه و چهرههای معتبر فرهنگی و علمی هم در آن دوره خودشان را تا حد یک بلاگر مجازی پایین نمیکشیدند.
* مداح میدانست که مداح است و باید حرمت دهه محرم را در باقی سال هم نگه دارد و مطرب میدانست که حتی اگر آوازهاش از پشت کوه قاف هم رد شده باشد، وقتی به مجلس عزای اهلبیت رفت، باید مثل بقیه یک گوشهای در پایین منبر بنشیند و سرش را پایین بیندازد و آرام گریه کند. حالا در دورهای هستیم که یک نفر همزمان میخواهد هم مداح باشد، هم استندآپ کمدین، هم دوبلور، هم کمدین بداهه صحنه، هم نظریهپرداز تاریخ و هم چیزهای دیگری که احتمالا بعدها استعدادشان را در خودش کشف خواهد کرد.
عاطفه جعفری، هم دیدگاه خود را تحت عنوان یک یادداشت با تیتر «جوزده نشویم» آغاز کرد و نوشت:
* قرار است در قاب تلویزیون برنامهای شاد ببینیم، اما مقتضیات و چهارچوبهای این برنامه شاد با دیگر برنامههای شاد و سرگرمکننده تلویزیون متفاوت است؛ برنامه معلی چند فصلی است که در مناسبتهای خاص از قاب تلویزیون پخش میشود. ایده اولیه معلی ساخت برنامه در محرم ۱۴۰۰ بود. در همان فصل هم توانست مخاطبان زیادی را پیدا کند، اما سازندگان فقط بر روی ایده اولیه متوقف نشدند و تصمیم گرفتند برنامهای برای مناسبتهای شاد مذهبی هم بسازند و تقریبا هم در اجرای ایده موفق بودند. لزوم توجه به مقوله شادی در جامعهای که بیشتر جمعیت آن را جوانان تشکیل میدهند، از اهمیت بسزایی برخوردار است. ولی این مدل برنامه نباید در فرم و محتوا، شبیه برنامههای سرگرمکننده معمول شود. برخی اتفاقات در فصل پنجم، باعث شد تا واکنشهایی به این برنامه در فضای مجازی و رسانهها ایجاد و دوباره چهارچوبهای ساخت این مدل برنامهها یادآوری شود.
* در این میان نقش مداحانی که در این برنامه حضور دارند برای اینکه حاشیهها برنامه را تحت تاثیر قرار ندهد، چند برابر است. همین چند قسمت معلی که باعث حاشیه و یا نقد در فضای رسانهای شده است است، نشان میدهد گفتن برخی خاطرهها و یا ابراز شادی و هیجان مداحان حاضر در برنامه که میخواهند به مخاطب شادیشان را منتقل کنند، نباید تحت تاثیر جوزدگی باشد، چون این جوزدگی نتیجه عکس برای اهداف، که در ایده اولیه برنامه بوده است، دارد. تغییر سبک برنامههای دینی در تلویزیون که با این برنامه و برنامه محفل اتفاق افتاده است، حتما کار خوبی است که مخاطب را از آن لوکیشن همیشگی دو صندلی مجری و مهمان و حرفهای تکراری جدا میکند، اما توجه و زیرکیای باید همیشه برای ساخت این مدل برنامه مدنظر باشد.
برنامه معلی برای میثم مطیعی اینگونه دردساز شد و وب سایت صراط نیوز با انتشار ویدئویی درباره او نوشت: میثم مطیعی مداحی که این روزها به دلیل سکوتش پیرامون وضعیت معیشتی مردم و اقدامات دولت مورد نقد بسیاری از دلسوزان قرار گرفته است در تازهترین تناقض علنی شده در یک برنامه مذهبی مربوط به رسانه ملی اقدامات عجیبی انجام داد.